شهرآرانیوز؛ «آقا ببخشید! خیابان طلاب کجاست؟» سؤالی که شاید از زبان زائران زیادی در اطراف حرم امام رضا (ع) شنیده باشید. مشهدیها آشنایی زیادی با این خیابان مشهور دارند، اما زائران حرم رضوی نیز دست کم یک بار نام این خیابان را از زبان مشهدیها شنیده اند. نمیدانم آیا اینهایی که بارها در این خیابان قدم زده و از منتهاالیه آن، گنبد زیبای امام مهربانیها را دیده اند، تا حالا این سؤال در ذهنشان خطور کرده که چرا این خیابان به این نام مشهور شده است؟ از حق نگذریم، من که بچه محله امام رضا (ع) هستم هم این سؤال به ذهنم خطور نکرده بود، تا زمانی که با زندگی یکی از علمای برجسته مشهد آشنا شدم.
تاریخ این خیابان با نام میرزاحسین فقیه سبزواری گره خورده است. این مجتهد بزرگ خراسانی همان کسی بود که در سال ۱۳۳۸ خورشیدی دغدغه معیشت و مسکن طلاب، هیچ وقت از ذهنش پاک نمیشد. همین بود که آستین همت بالا زد و کاری بزرگ برای طلاب مشهدی انجام داد. میرزاحسین باور داشت که اجاره نشینی و دغدغه نداشتن مسکن در کنار دغدغههای دیگر، مهمترین چالش در پیشرفت تحصیلی و عامل ایجاد رکود پایدار در فرایند مطالعات، مباحثات و تحقیقات علمی آن هاست.
به همین دلیل، با استفاده از قدرت نفوذش، نزدیک به ۳ هزار قطعه زمین سیصدمتری از آستان قدس رضوی در منطقه محراب خان در شمال شهر مشهد دریافت کرد و بدون سخت گیری و تشریفات خاص، به طلبه ها، فضلا و استادان حوزه علمیه مشهد، بلاعوض و رایگان واگذار کرد و به کوی طلاب شهرت یافت. حتی شخصا پیگیر خدمات پس از واگذاری زمینها مانند احداث شبکه برق و آب و حمل ونقل و تأسیسات ضروری مانند کلانتری و درمانگاه و مسجد و فروشگاههای ضروری بود تا رفاه طلاب تأمین شود و دغدغه کمتری برای ادامه تحصیل داشته باشند.
البته این تنها خدمت آیت الله میرزاحسین فقیه سبزواری به طلاب و مردم مشهد نبود. او مدرسه باغ رضوان را با ۱۶هزار مترمربع مساحت در سال۱۳۳۰خورشیدی ساخت و تکیه سیدها را احداث کرد. درمانگاه رازی را تکمیل کرد و ۱۲۰باب منزل در خیابان نخریسی و ۲۵باب منزل در خیابان خواجه ربیع برای سیل زدگان بنا نهاد و دهها مسجد را در محلات مختلف مشهد ساخت. از دیگر خدمات مرحوم فقیه سبزواری، احداث شبستان شرقی مسجد جامع سبزوار و تأسیس مدرسه علمیه برای طلاب سبزوار و نیز تأسیس مدرسه علمیه در کویته پاکستان است.
آیت الله فقیه سبزواری از آن دست علما نبود که فقط به درس و بحث بسنده کند. او مرد کار و عمل بود. فقط به درس گفتن و نمازجماعت خواندن قناعت نمیکرد و همیشه در فکر کار و زندگی مسلمانان بود. پیوسته در این فکر بود که از چه راهی برای سود و صلاح مسلمین گامی بردارد و چگونه مشکلی را از مشکلات اجتماعی مردم برطرف کند. عقیده او بر آن بود که روحانی باید در همه امور مردم دخالت و نظارت کند و هرگز از اجتماع و مسائل مربوط به زندگی کناره گیری نکند. با وجود اینکه او سطوح عالی حوزه را در نجف و مشهد گذرانده بود و اجازه اجتهاد از فقهای بزرگ نجف داشت، وقتی دوسال بعد از اعلام فرمان مشروطه وارد مشهد شد، پس از راه اندازی محافل علمی اش در مشهد دنبال حل مشکلات مردم نیز بود و همیشه چتر حمایتش بر سر نیازمندان این شهر باز بود و تا آخرین روزهای عمرش بر همین سبک زندگی پایبند ماند.
آخرین جلسه تدریس مرحوم آیت ا... فقیه سبزواری، روز سه شنبه ۱۱بهمن۱۳۴۵ در بیرونی منزل آن مرحوم برگزار شد. در دقایق پایانی تدریس، ناگهان مرحوم فقیه سبزواری، کتاب را میبندد و با خوش حالی میگوید: «این آخرین درس من بود و دیگر شما مرا اینجا نخواهید دید.»
سرانجام، این عالم روشن ضمیر در هفتادوهفت سالگی در روز شنبه ۱۵بهمن۱۳۴۵ و شب شهادت امام جعفرصادق (ع) چشم از جهان فروبست.
اگر میخواهید بر سر مزار او فاتحهای بخوانید، از ورودی باغ رضوان وارد حرم امام رضا (ع) شوید، آنجا در ضلع جنوبی اش، مزاری میبینید که قبر میرزاحسین فقیه سبزواری است.